«بچههای کشتی رافائل» نوشته محمدرضا مرزوقی/ انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
کشتی رافائل، بزرگترین کشتی تفریحی بوده که تا
آن زمان، وارد آبهای خلیج فارس میشود و توجه بسیاری را به خود جلب
میکند. این کشتی تفریحی که در اندازه و گنجایش تقریبا نزدیک به تایتانیک
بوده با این تفاوت که امکاناتی بسیار بیشتر و به روزتر از تایتانیک داشته
وقتی وارد خلیج فارس میشود که هنوز هیچکدام از کشورهای منطقه کشتیای به
بزرگی و با امکانات رافائل به خود ندیده بود.
مرزوقی با دستمایه قرار دادن داستان ورود این کشتی به بوشهر و سرگذشت غم
انگیزش نه تنها نقبی به سالهای جنگ زده بلکه تلاش داشته کودکی خود و هم
نسلانش را بار دیگر و با نگاهی امروزی مرور کند. گذشتهای که با جنگ عجین
شده. جنگی که در کنار سختیهایش، شادیهای ماجراجویانه و کودکانهای دارد
که باعث میشود نگاه راوی به آن نه تنها تلخ و گزنده نباشد بلکه با کمی
مطایبه، لحظات حمله هوایی را به لحظاتی سرگرم کننده و خنده دار تبدیل کرده
است.
«نامههای بلوغ» نوشته علی صفائیحائری/ انتشارات لیلهالقدر/ 264 صفحه
نامههای بلوغ گرچه پنج نامه و وصیت استاد علی
صفائیحائری به فرزندان خویش در هنگام بلوغ است و مخاطب آنها هستند، ولی با
توجه به این که دوران بلوغ دوران بحران روحی و دوره تعقل و سنجش و انتخاب
در آدمی است و از آنجا که این انتخاب نیاز به بینش و آگاهی و معیاری برای
انتخاب دارد تا بتواند در این بازار مکاره و در این دنیای متلاطم دچار
بحران عمل و شتابزدگی در عمل نگردد و با توجه به بینات و کتاب و میزان و
تکیه بر خدای قدیر و حکیم و رحیم در این بیغوله، سالک باشد تا به رضا و
رضوان حق دست یازد؛ لذا وصیتنامهای است به همه فرزندان ایران که
میخواهند در این دنیای پر پیچ و خم، گرفتار بحران و تردد و تحیر و سردرگمی
نگردند.
«هفت روایت خصوصی» نوشته حبیبه جعفریان/ انتشارات سپیده باوران/ 176 صفحه
حبیبه جعفریان، در این کتاب به روایت زندگی
امام موسی صدر آنگونه که نزدیکان و خویشان ایشان نقل کردهاند، پرداخته
است. این کتاب شامل نه بخش است: مقدمه؛ روایت بعد: ملیحه (کوچکترین فرزند
امام)؛ روایت۱: پری خانم (همسر امام)؛ روایت ۲: صدری (صدرالدین صدر، فرزند
ارشد امام)؛ روایت ۳: حورا (دختر ارشد امام)؛ روایت ۴: علی صدر (برادر
امام)؛ روایت ۵: خواهرها (طاهره، فاطمه، ربابه و زهرا صدر)؛ روایت ۶:
خواهر هشتم (فاطمه صدرعاملی، خواهرزاده امام)؛ روایت ۷: ام غیاث (دوست
خانوادگی).
«کلت 45» نوشته حسامالدین مطهری/ انتشارات آرما/ 559 صفحه
این اثر داستان خانوادهای را در دهه 1350
دنبال میکند که وارد فعالیتهای سیاسی میشوند. این اتفاق روند زندگی آنها
را تحت تاثیر خود قرار میدهد. فعالیتهای سیاسی این خانواده به سازمان
منافقین (مجاهدین خلق) گره میخورد و حوادث تا سال 1360 ادامه مییابد.
مخاطب در این کتاب با محوریت و فعالیت سازمان منافقین در سالهای قبل و بعد
از انقلاب آشنا میشود. داستان دو شخصیت اصلی دارد، اما ماجراهای رمان،
زندگی خانوادهای چهار نفری را دنبال میکند.
کُلت 45 اسلحه مورد استفاده نیروهای ساواک و سازمان منافقین و نمادی از قدرت است که روزی در دست تمامی این افراد جای داشت